زن و مرد معتاد بار‌ها فرزندانشان را مورد ضرب و شتم قرار داده اند.
استخوان‌های ۶ فرزند آنها، زیر باد کتک‌های پدر و مادر نرم شده و کار تا جایی پیش رفته که پدر بزرگ برای کمک به نوه هایش وارد عمل شده است.
به گزارش مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران؛ زن و مرد ساکن مشهد بوده و هر دو معتاد هستند. آنها سال هاست که مواد مخدر مصرف می‌کنند و یکی از تفریحاتشان، نشستن در کنار هم با هدف مصرف مواد مخدر است.
زمانی که مواد مصرف می‌کنند، حالشان خوب است، اما فقط کافی است که پولی برای خرید مواد مخدر نداشته باشند. آن زمان است که تفریحشان آزار و اذیت بچه‌ها می‌شود.
به دلیل ضرب و شتم شدید فرزندان از سوی پدر و مادر، دختر بزرگ خانواده اکنون مدتی است که ازدواج کرده و راهی شهرستان بروجرد شده است. او که ۱۹ سال دارد تلاش کرده خواهر خود را نیز از خانه‌ای که پر از تنش است، خارج کند.
این دختر نیز در حال حاضر با خواهر خود زندگی کرده و قرار است به زودی ازدواج کند.
پس از ازدواج خواهر بزرگ تر، فرزندان کوچک خانواده بی پناه شده اند. این بی پناهی را می‌توان از چهره این کودکان و آثار ضرب و شتم به روی بدن آنها به خوبی مشاهده کرد.
مهسا، ۱۰ سال دارد و خواهر و برادر کوچکتر او نیز ۴ و ۵ ساله هستند.
به دلیل وضعیت بسیار نامناسب کودکان، پدر بزرگ با گزارشی که به بهزیستی داده، سبب شده دو کودک ۴ و ۵ ساله به بهزیستی واگذار شوند و مهسا ۱۰ ساله نیز اکنون نزد پدر بزرگ خود زندگی می‌کند.
زن و مرد معتاد، یک فرزند نوزاد نیز دارند. نوزادی که پس از آزار و اذیت زیاد پدر و مادر، همین چند روز پیش از سوی اورژانس اجتماعی به سازمان بهزیستی کشور واگذار تا از این پس در شیرخوارگاه نگهداری شود.
برای بررسی وضعیت این نوزاد،گفت و گویی را با سمیه امیر خانی، مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهرآفرین داشته است.
وی در رابطه با شرایط این نوزاد می‌گوید: از آنجا که مادر و پدر سابقه کودک آزاری و ضرب و شتم کودکان خود را داشته اند، نگرانی زیادی بابت شرایط عضو جدید خانواده داشتیم.
این مددکار اجتماعی می‌افزاید: پدر و مادر هر دو مصرف کننده مواد مخدر هستند و شغلی نیز ندارند که بخواهند از طریق آن کسب درآمد کنند به همین خاطر ممکن بود هر لحظه اقدام به فروش نوزاد خود کرده و آینده بدی را برای نوزاد رقم زنند. به همین خاطر موضوع را به اورژانس اجتماعی اطلاع دادیم و خوشبختانه تکلیف آخرین بازمانده فرزندان این خانواده نیز مشخص شد.
امیرخانی با اشاره به وضعیت پدر بزرگ این خانواده می‌گوید: پدر بزرگ قادر به نگهداری از نوه هایش نبوده به همین خاطر است که خواستار حضور سه تن از نوه هایش در بهزیستی شده و یکی از آنها را نیز خود نگاه می‌دارد.
